نکات مهم سؤال پرسیدن دانش آموزان در کلاس و بهبود نوع پرسیدن سوالات

در این مقاله قصد داریم در مورد نکات مهم سؤال پرسیدن دانش آموزان در کلاس و چگونگی پاسخ به آن و موارد مهم دیگر، توضیحات مهمی را ارائه دهیم.
مطمئناً تمام دانش آموزان به یک شکل نمیپرسند و هر کدام از آنها نحوه پرسیدن سؤالاتشان متفاوت خواهد بود.
دانشآموزانی هم هستند که از سؤال پرسیدن خجالت میکشند. و برعکس دانش آموزانی هستند که مدام از معلمان سؤال میپرسند.
آیا تابهحال شده از خودتان بپرسید که چرا این همه تفاوت بین دانش آموزان هست؟
شاید خود معلم بر روی دانش آموزانی تأثیراتی را داشته که باعث شده نحوه و میزان سؤال پرسیدن دانش آموزان متفاوت شده است؟
مطمئناً معلمانی هستند که همیشه از خود میپرسند، چرا در سؤال پرسیدن دانش آموزان این همه اختلاف وجود دارد؟
جواب تمام این سؤالات که در ذهن شما هست، در این مطلب بهصورت مفصل بیان شده است.
پس حتماً این مطلب را با دقت بالایی بخوانید و تمام نکاتی که گفتهشده است را بهدقت در کلاس درس پیاده کنید.
وقتی دانش آموزان در کلاس سؤال نمیپرسند
بیشتر دانشآموزان در کلاس هستند که آرزو میکنند سؤالی نپرسند یا به بحث اضافه نشوند.
شاید پاسخ واضح باشد یا سؤال بیربط به نظر برسد.
بالا بردن دست در کلاس و پرسیدن بهقدرت نیاز دارد. اغلب اوقات، سایر دانش آموزان سؤالات مشابهی دارند.
آن دسته از دانشآموزانی که در کلاس سؤال نمیپرسند چطور؟ اگر سؤال نپرسند چگونه تحت تأثیر قرار میگیرند؟
ابتدا دلایل سؤال نکردن دانش آموزان در کلاس را بررسی میکنیم، سپس در مورد عواقب سؤال نکردن صحبت میکنیم و در نهایت معلمان برای تشویق دانش آموزان به سؤال کردن چه کاری میتوانند انجام دهند.
مشکلات سؤال پرسیدن دانش آموزان و دلایل انجام ندادن آن
خجالتی بودن
یکی از واضحترین دلایلی که ممکن است دانشآموز داوطلب نشود و دست خود را برای یک سؤال بلند نکند، خجالتی بودن اوست.
خجالتی بودن میتواند برای بسیاری از دانش آموزان، بسیار چالشبرانگیز باشد.
یکی از دانشآموزان، خجالتی بودن در مدرسه را اینگونه توصیف میکند: «حدس میزنم اگر بهطور دردناکی خجالتی نبودم… در مدرسه کارهای بیشتری انجام میدادم.
میتوانستم ذهنی روشن و باز داشته باشم تا همهچیز را بهتر بفهمم، و شهامت بیشتر مشارکت در جمع و پرسیدن سؤالات را داشتم.»
ترس از همسالان
دانشآموزان دیگری هم هستند که احساس شرمندگی و اضطراب میکنند، که اگر از معلم سؤال بپرسند، هم کلاسیها چه فکری میکنند.
دوستی و سازگاری با همسالان بهویژه هنگامی که دانش آموزان وارد سالهای نوجوانی میشوند، مهم است.
ترس از باهوش به نظر نرسیدن
هیه دوست ندارد باهوش به نظر برسند. اما موضوعات جدید، اغلب ناآشنا به نظر میرسند.
خیلی از دانش آموزان از اینکه سؤالی بپرسند که در فکر دیگران بی ربط نشان داده شوند، گذر میکنند.
همین موضوع باعث میشود که در آینده هم نتواند بهراحتی سؤالی که در ذهن او هست را بپرسد.
مشکل در تشکیل سؤال
در مواقع دیگر ممکن است دانشآموز برای فرموله کردن سؤال دچار مشکل شود.
بهطور مثال دانشآموزانی که در حال یادگیری ریاضی هستند ممکن است در مورد چگونگی ساخت یک فرمول، مردد و نامشخص بپرسند.
دانشآموزانی که در گفتار درمانی شرکت نمیکنند، ممکن است در فرمبندی صحیح کلمات مشکل داشته باشند.
شکافهای دانش
بارزترین پیامد ناتوانی دانش آموزان در صحبت کردن و سؤال پرسیدن ، شکافهای دانشی ناشی از آن است.
در خیلی از مواقع دانش آموزان متوجه یکسری شکافها در مباحث نمیشوند، که همان موضوع میتواند باعث شود تا در ادامه نتوانند متوجه همان درس بشوند.
در نهایت باعث میشود که همین روال را ادامه بدهند و انتظار دارند تا در ادامه درس بتوانند متوجه مشکل شوند.
در حالی که این اتفاق نخواهد افتاد و آنها بدون اینکه مفهوم آن را متوجه شوند، به سراغ امتحانات میروند.
عادت بد را برای یادگیری آینده ترویج میکند
یک عادت بهعنوان “یک تمایل یا تمرین ثابت یا منظم، بهویژه چیزی که ترک کردن آن دشوار است” تعریف میشود.
اگر دانشآموزان در هنگام سؤال، دائماً به عقبنشینی و اینکه بعداً میپرسم متوسل شوند، بهمرور این عادت در آنها ایجاد میشود که در مواقع ضروری نپرسند.
این عادت بد ممکن است آنها را در دانشگاه و محل کار اذیت کند. باید راهی برای غلبه بر آن یافت.
مانع عزتنفس میشود
دانش آموزانی که با امتناع از پرسیدن سؤال، اطلاعات خود را از دست دادهاند، احتمالاً اعتمادبهنفس پایینی دارند.
آنها میدانند که باید و میتوانند اطلاعات را دریافت کنند. اما از ترس اینکه معلم به سؤال او جواب خوبی ندهد، عقبنشینی میکنند.
راهکارهایی برای معلمان در جهت افزایش سؤال پرسیدن دانش آموزان
معلمان وظیفه بزرگی دارند که دانش آموزان را از پوسته خود بیرون بیاورند و عشق به یادگیری را که در ذات هر فردی است، پرورش دهند.
معلمان به این دلیل تدریس میکنند که به دانش آموزان خود علاقه دارند و دانش را به آنها منتقل میکنند.
بنابراین، وقتی دانش آموزان به دلایل مختلف سؤال نمیپرسند، معلمان چهکاری میتوانند انجام دهند؟
در اینجا 3 ایده برای معلمان ذکر شده است.
سؤال پرسیدن دانش آموزان را مانند یک «بازی» اجرا کنید
همه باید در طول هفته یک سؤال بپرسند. به دانشآموزانی که فراخوانده میشوند آموزش دهید تا سؤالات خود را از یک روز قبل بپرسند.
به این ترتیب هیچچیز عجیبی وجود ندارد، که فقط دانشآموز خجالتی را بترساند. بنابراین، سؤالات برای او عادی شده است.
سؤالات گروهی را سازماندهی کنید
دانشآموزان را در گروههایی قرار دهید و از همه آنها بخواهید که سؤالاتی را برای پرسیدن از معلم یا گروههای دیگر انجام دهند.
اگر سؤالات را از گروه دیگر بپرسند، میتوانید آن را به یک بازی یا حداقل راهی عالی برای مطالعه و آزمایش یکدیگر تبدیل کنید.
مطالعات نشان میدهد که دانش آموزان زمانی که سرگرم بازی میشوند، بهتر یاد میگیرند.
یک جعبه سؤال برای دانش آموزان ایجاد کنید، تا سؤالات خود را در آن مطرح کنند و معلم هر روز یک یا دو سؤال را در صورت صلاحدید میخواند.
میتوانید این را به یک جعبه ناشناس تبدیل کنید.
دانشآموز همچنان به سؤالات مربوطه پاسخ میدهد و از انجام این کار بهصورت شفاهی احساس نگرانی نمیکند.
اگرچه ترکیبی از تمام ایدههای فوق بسیار مؤثرتر عمل میکند.
نکته: دانشآموزانی که سؤال نمیپرسند در معرض خطر از دست دادن اطلاعات علمی ارزشمند مرتبط با موفقیت آینده خود هستند.
از آنجا که معلمان از نزدیک با دانش آموزان به روشهای خلاقانه کار میکنند، میتوان این دانش آموزان را شناسایی کرد و به آنها کمک کرد.
وقتی دانش آموزان پاسخهای اشتباه میدهند، چگونه پاسخ میدهید؟
همه ما میدانیم که دانش آموزان وقتی در کلاس به یک سؤال پاسخ میدهند، چقدر اشتباه میکنند.
حتی کتابهای کاملی نیز به این موضوع اختصاص یافته است.
معلم باید توانایی منحصربهفردی داشته باشد که وقتی دانشآموزان پاسخی کاملاً اشتباه میدهند، ضعیف به نظر نرسند.
شما بهعنوان معلم باید یاد بگیرید که باید از شفافسازی، در مورد میزان اشتباه دانشآموزان اجتناب کنید و اینطور فکر کنید که پاسخهای آنها درست بوده است.
وقتی دانشآموزان این سؤالات را از شما میپرسند، آنها متوجه هستند که شاید سؤال خندهداری پرسیدهاند.
اما چگونه شهامت این کار را کسب کردهاند؟
دلیل آن این هست که شما حتی در صورت سؤال پرسیدن اشتباه، آنها را مواخذه نکردهاید.
در اینجا چند ایده در مورد نحوه رسیدگی به پاسخهای نادرست در کلاس وجود دارد:
مثال بخواهید
از دانش آموز دعوت کنید تا مثالی از منظورش را از برای شما ارائه دهد.
“آیا میتوانید به من یک مثال بزنید که چگونه این تأثیر میگذارد؟”
ممکن است دانش آموز در استدلال خود اشتباه نکرده باشد، بلکه فقط در نحوه بیان ایده خود در ابتدا اشتباه کرده است.
مراقب شوخطبعی باشید
باید از هر نوع شوخی دانشآموزی پرهیز کرد. اگر با آن راحت هستید، میتوانید کمی از طنز خود جذبکننده استفاده کنید.
بهطور مثال با حالت شوخی طبعی بگویید که: “میخواهم مطمئن شوم که سؤال شما را بهدرستی درک کردهام، زیرا دیشب بهاندازه کافی نخوابیدهام، پس کمی به من کمک کنید.
او را نکوبید
شما باید یاد بگیرید، در حالی که نمیخواهید دانش آموز را بابت سؤالش شرمنده کنید، سعی کنید توجه بیشتری را به پاسخ اشتباه آنها جلب نکنید.
بهترین کار این است که ببینید کجای پاسخ وجود ندارد و بپرسید که آیا شخص دیگری دیدگاه متفاوتی دارد یا خودتان پاسخ صحیح را ارائه دهید.
با تشکر از شما برای به اشتراکگذاری
اگر صمیمانه از دانشآموز برای به اشتراک گذاشتن دیدگاه خود تشکر کنید، واقعاً میتواند به ایجاد فضای اعتماد در کلاس کمک کند.
سپس از دانشآموزانی که به خوبی پاسخ میدهند، رو به آنها بپرسید که آیا شخص دیگری دیدگاه دیگری دارد؟ “
این نوع سؤال، باعث میشود که نگاهها از سؤال اشتباه دانشآموز قبلی دور شود.
شدت اقدام به سؤال پرسیدن دانش آموزان را کاهش دهید
گاهی اوقات، ممکن است بخواهید خیلی سریع به سؤال دانش آموز عکسالعمل نشان دهید، اما این کار را به روشی آگاهانهتر انجام دهید.
بهطور مثال: “مطمئن نیستم که بتوانم با شما به آن منظور خاص برسیم، من فکر میکنم که ممکن است این سؤال را با چیز دیگری که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم، اشتباه بگیرید.
دانستن این موضوع، یک مسئله حیاتی برای هر معلمی است که چه زمانی و چگونه اشتباهات دانش آموزان را تصحیح کند.
البته، تعدادی از انواع عکسالعمل وجود دارد که از معلمان انتظار میرود در طول هر دورهترم مشخصی انجام دهند.
در اینجا انواع اصلی خطاهایی وجود دارد که باید اصلاح شوند:
- اشتباهات گرامری (اشتباهات زمان فعل، استفاده از حرفاضافه و غیره)
- خطاهای واژگانی (گروهبندی نادرست، استفاده از اصطلاحات و غیره)
- خطاهای تلفظی (خطا در تلفظ اصلی، اشتباه در تأکید کلمات در جملات، خطا در ریتم و لحن)
- خطاهای نوشتاری (اشتباهات دستوری، املایی و واژگانی در کار نوشتاری)
موضوع اصلی که در حین کار شفاهی مطرح میشود این است که آیا دانش آموزان در هنگام اشتباه باید عکسالعمل سریع داشته باشند یا خیر.
خطاها ممکن است متعدد و در زمینههای مختلف باشد (گرامر، انتخاب واژگان، تلفظ هر دو کلمه، تأکید صحیح در جملات).
به عبارت دیگر آیا معلمان باید تک تک خطاها را تصحیح کنند یا باید قضاوت ارزشی داشته باشند و فقط خطاهای انتقادی را تصحیح کنند؟
مثلاً “بجای اینکه بگویند در املای این کلمه بیشتر دقت کنید، بگوید که در مجموع بر روی املای خود بیشتر کار کنید”.
اشتباهاتی که در طول بحث و فعالیت انجام میشود
با اشتباهات شفاهی در طول بحثهای کلاسی، دو موضوع اولیه وجود دارد:
1) بهطور مکرر و جامع تصحیحشده است.
2) اجازه دهید دانش آموزان اشتباه کنند.
گاهی اوقات معلمان با انتخاب اجازه دادن به دانش آموزان ضعیفتر برای انجام اشتباهات زیاد (در حالی که اغلب دانش آموزان قویتر شدهاند) دانش آنها را بهبود میبخشند.
با این حال، این روزها بسیاری از معلمان راه سومی را در پیش گرفتهاند. این مسیر سوم را میتوان «اصلاح انتخابی» نامید.
در این حالت معلم تصمیم میگیرد فقط برخی از اشتباهات را تصحیح کند.
خطاهایی که اصلاح خواهند شد معمولاً بر اساس اهداف درس یا تمرین خاصی که در آن لحظه انجام میشود، تعیین میشود.
به عبارت دیگر، اگر دانش آموزان بر روی اشکال نامنظم گذشته ساده تمرکز کنند، تنها خطاهای موجود در آن اشکال اصلاح میشود.
سایر خطاها، مانند خطاهای فرم آینده، یا خطاهای اسمبلی (مثلاً من تکالیفم را انجام ندادم) نادیده گرفته میشوند.
در نهایت، بسیاری از معلمان نیز تصمیم میگیرند دانش آموزان را پس از این واقعیت (که کدام مسائل در حال حاضر مهمتر هستند) کمک کنند.
گزینه مناسب در این موضوع این هست که، معلمان درباره اشتباهات رایج دانش آموزان یادداشتبرداری کنند.
در طول جلسه تصحیح بعدی، معلم اشتباهات متداول انجام شده را نشان میدهد تا همه بتوانند از تجزیهوتحلیل اشتباهات و چرایی آن بهرهمند شوند.
اشتباهات نوشتاری
سه روش اساسی برای تصحیح نوشتاری وجود دارد:
1) هر اشتباهی را تصحیح کنید.
2) نشان دادن یک تصور کلی.
3) زیر خطاها خط بکشید و/یا سرنخهایی در مورد اینکه چه نوع اشتباهاتی مرتکب شدهاند ارائه دهید و سپس به دانش آموزان اجازه دهید، خودشان ادامه مطالب را تصحیح کنند.
چگونه از خطاهای بعدی سؤال پرسیدن دانش آموزان جلوگیری کنیم؟
دو نکته اصلی برای این مشکل وجود دارد:
آیا اگر به دانش آموزان اجازه اشتباه بدهیم، اشتباهات آنها را تقویت خواهیم کرد؟
بسیاری از معلمان احساس میکنند که اگر اشتباهات را بلافاصله تصحیح نکنند، به تقویت مهارتهای نادرست کمک خواهند کرد.
این نوع طرز فکر در دانش آموزان، که اغلب از معلمان انتظار دارند مدام در طول کلاس سؤالات آنها را اصلاح کنند نیز، تقویت میشود.
عدم انجام این کار اغلب باعث ایجاد سوءظن در دانش آموزان میشود.
اگر به دانش آموزان اجازه ندهیم که اشتباه کنند، از فرایند یادگیری طبیعی که برای شایستگی و در نهایت تسلط لازم است دور خواهم شد.
یادگیری، فرآیندی طولانی است که طی آن دانشآموز بهناچار اشتباهات بسیار زیادی را مرتکب میشود.
به عبارت دیگر، گامهای کوچک بیشماری در طول سال تحصیلی برمیداریم.
در این صورت باید چگونه رفتار کنیم؟ شاید دانش آموز عادت کند که بدون فکر کردن خیلی سریع سؤال اشتباهی بپرسد و این روند را همینطور تا پایان سال ادامه دهد.
چرا اصلاح لازم است؟
واضح است که دانش آموزان بهعنوان بخشی از تجربه یادگیری نیاز به اصلاح دارند. با این حال، دانش آموزان نیز باید تشویق شوند تا از دانش خود استفاده کنند.
درست است که تصحیح سؤال دانش آموزان، در حالی که تمام تلاش خود را برای استفاده از دروس انجام میدهند، اغلب میتواند آنها را دلسرد و ناراحت کند.
رضایتبخشترین راهحل این است که اشکالزدایی را به یک فعالیت تبدیل کنیم. تصحیح را میتوان بهعنوان ادامه هر فعالیت کلاسی مورداستفاده قرار داد.
با این حال، جلسات اشکالزدایی میتواند بهتنهایی بهعنوان یک فعالیت معتبر مورداستفاده قرار گیرد.
به عبارت دیگر، معلمان میتوانند فعالیتی را تنظیم کنند که در آن هر خطا (یا نوع خاصی از خطا) تصحیح شود.
دانش آموزان میدانند که فعالیت بر اصلاح متمرکز خواهد شد و این واقعیت را میپذیرند.
دلیل ترس در هنگام سؤال پرسیدن دانش آموزان از چیست؟
بسیاری از معلمان تلاش میکنند تا فضای تعاملی ایجاد کنند، که در آن دانش آموزان بتوانند در بحثهای متفکرانه دو طرفه شرکت کنند، که تفکر هر دو طرف را به چالش میکشد.
با این حال، زمانی که کلاس درس پر از دانش آموزان در هر اندازه توانایی باشند، دستیابی به این هدف تقریباً غیرممکن است.
گفتن اینکه «اگر نمیفهمی دستت را بلند کن» آسان است، اما دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است دانشآموز مایل به انجام این کار در اتاقی پر از افراد هم سن او نباشد.
1. قالب آموزش دادن دروس توسط معلم
چگونگی طراحی آموزش دروس در یک محیط مدرسه، اصولاً یک مکالمه یک طرفه را ایجاد میکند، که در آن سخنران محتوای بسیار تخصصی را به مخاطب ارائه میدهد.
معلم اغلب اطلاعات را در قالبی از نوع داستانی، سازماندهی میکند که به آرامی استدلالهای آنها را میسازد و در نهایت آنها را با نتیجه گیریهای زیادی به هم مرتبط میکند.
دانش آموزانی که دست خود را برای سؤال پرسیدن بلند میکنند، اغلب جریان آموزش را مختل میکنند و وقت مطالعه ارزشمندی را میگیرند.
حتی اگر گوینده مکث کند تا زمانی برای پرسیدن سؤالات در نظر گرفته شود، دانش آموزان ممکن است نتوانند در آن لحظه خاص سؤالات خوبی بپرسند.
اگر بپرسید “آیا سؤالی هست؟ نه؟ خوب، ادامه دهید.”
برخی از معلمان تا پایان کلاس آموزش میدهند و سپس به دانش آموزان اجازه سؤال میدهند.
در حالی که در این زمان نیز همه تمرکز خود را بر روی کیف مدرسه و ترک کردن کلاس میگذارند.
2. هنجارهای فرهنگی
در حالی که ممکن است فرض کنیم برخی از دانشآموزانی که ساکت هستند خجالتی هستند یا در اعتماد به نفس دارای مشکل هستند که نمیتوانند صحبت کنند، مهم است که بدانیم برخی ممکن است، که بهطور خاص به آنها آموزش داده باشند که در طول کلاس سؤال نپرسند.
در نظر برخی از معلمان، دانشآموزی که در حین سخنرانی سؤال میپرسد ممکن است نشاندهنده این باشد که معلم به خوبی تدریس نمیکند یا معلم را در موضوع خاصی به چالش میکشد.
اگر میخواهید این دانشآموزان وقتی نمیفهمند صحبت کنند، باید راهنماییهای خاصی در مورد هنجارهای فرهنگی شما به آنها داده شود، تا بدانند چگونه و چه زمانی سؤالات مناسب بپرسند.
شاگردان همچنین ممکن است فکر کنند که معلم مانند یک “عاقل بزرگ” است و سعی میکنند در تدریس آنها اختلال ایجاد نکند و یا آن را قطع نکند.
علاوه بر این، دانش آموزانی که تا به حال در جمعهای بزرگی قرار نگرفتهاند، ممکن است در صورت دیدن یک جمع بزرگ، یک وحشت درونی را در خود ایجاد کنند.
بهطوری که حتی والدین او هم نمیتوانند این موضوع را به خوبی در درون دانشآموز تشخیص دهند.
3. قضاوت همکلاسیها
دلیل دیگری که دانش آموزان در کلاس صحبت نمیکنند ممکن است این باشد که آنها مطالب را درک نمیکنند و ممکن است ترس داشته باشند که سؤالات آنها باعث شود که آنها در نظر همسالان خود یک دانش آموز تنبل به نظر برسند.
خواه به این دلیل باشد که آنها بهاندازه کافی برای سؤال پرسیدن آماده نیستند، یا صرفاً علیرغم تلاشهایشان بهسادگی مطالب را درک نمیکنند، در حالی که ممکن است این موضوع در نظر معلم بهعنوان عدم علاقه به نظر برسد.
در این لحظات دانش آموزان باید بیشترین سؤال را در کلاس بپرسند، تا بتوانند شکاف دانشی را که ممکن است مانع از موفقیت آنها در امتحان بعدی شود، پر کنند.
با این حال، زمانی که تعداد دانش آموزان یک کلاس در حدود 30 یا بیشتر هست، زمان کافی برای معلم وجود ندارد تا با هر دانشآموزی صحبت کند، تا آنها را درگیر کند.
دانستن دلایلی که ممکن است چرا یک دانش آموز در طول کلاس سؤالی نمیپرسد، میتواند به معلم کمک کند تا دانش او را افزایش دهد.
جمعبندی نهایی
استراتژیهای خاصی وجود دارد که میتواند به معلم کمک کند تا فضای تعاملی ایجاد کند که در آن دانشآموز بهجای یک ناظر، خود را یک شرکتکننده احساس کند.
برنامهریزی برای زمانهای برنامهریزیشده در کلاس درس میتواند به ایجاد فرصت برای سؤال پرسیدن دانش آموزان کمک کند، اما باید یک زمان مناسب باشد که تمام کلاس بتوانند به خوبی مفهوم کامل درس را فرا بگیرند.
معلمان میتوانند در هر چند دقیقه یک دقیقه مکس کنند تا دانش آموزی که سؤالی در ذهنش هست را بپرسد.
یکی دیگر از استراتژیهای عالی، استفاده از صندوق سؤالات است که میتواند به دانشآموزان اجازه دهد تا از این طریق، سؤالاتی بپرسند که دانشآموزان میتوانند بهطور ناشناس سؤالات یکدیگر را مشاهده کنند و به سؤالاتی که از جواب آن را نمیدانند، رأی دهند تا پاسخ آن پرسیده شود.
استفاده از این روش میتواند راه نجاتی را برای دانش آموزانی با اعتماد به نفس پایین باشد، که میتواند سؤالات زیادی را بعد از کلاس یا در صندوق سؤالات بپرسد.
دیدگاهتان را بنویسید