اهمیت بازی در درک مفاهیم ریاضی

بازی کردن به کودکان اجازه میدهد تا زمان و مکان را که فقط با تخیل کودکان محدود میشود، دستکاری کنند.
بازی کردن فواید بسیاری دارد. زیرا به کودکان اجازه میدهد آنچه را که میبینند و میشنوند درک کنند.
بازی کردن میتواند راهی برای کودکان فراهم کند تا عمیقاً در یادگیری خود غوطهور شوند.
بازی کردن را میتوان در بسیاری از مکانها چه در خانه و چه خارج از خانه استفاده کرد.
استفاده از بازی در یک محیط آموزشی به کودکان اجازه میدهد تا دانش و درک خود را گسترش دهند.
به همین دلیل است که بازی میتواند ابزار قدرتمندی در تسهیل دانش و درک ریاضی باشد.
بازی نه تنها برای دانش آموزان بلکه برای معلمان نیز مفید است.
زیرا میتواند به معلمان کمک کند تا ایده عمیقتری از دانش کودک و نحوه درک او از مفاهیم ریاضی به دست آورند.
بازی ها نقش زیادی در رفع اختلالات یادگیری ریاضی کودکان دارند و می توانند مشکلات زیادی را با کمک بازی ها مهم و کاربرگ های تخصصی، برطرف کنند.
یک مثال میتواند راهاندازی یک مغازه برای بررسی درک کودکان از مبادله پول باشد.
ایفای نقش میتواند محیط کلاس را جذابتر کند و به فضای یادگیری خلاق تبدیل شود.
این ممکن است به این دلیل باشد که یک نوع نقشآفرینی خلاقانه تلقی میشود، گرچه ممکن است به نظر بازی کودکانه باشد تا کار.
در نتیجه، کودکان ممکن است انگیزه بیشتری برای شرکت در فعالیتها داشته باشند.
بازی میتواند مهارتهایی را آموزش دهد که یادگیری آنها به روشهای سنتی دشوار است. مانند خودآگاهی، حل مسئله، ارتباط، ابتکار و کار تیمی.
کودکان همیشه ارز این نوع مدل یادگیری لذت میبرند و در نتیجه بیشتر به یاد میاورند و دانش و درک بیشتری از ریاضی کسب میکنند.
بازی کردن میتواند باعث شود کودکان در موقعیتهای واقعی احساس راحتی بیشتری کنند، زیرا، از قبل آمادگی درک مفاهیم ریاضی با کمک یکسری روش را میدانند.
بازی کردن میتواند یادگیری را برای کودکان به واقعیت تبدیل کند. به کودکان اجازه میدهد تا احساسات و درک خود را در یک محیط غیر آرام کشف کنند.
یکی از مهمترین مزیتهای بازی کردن برای کودکان، در درک مفاهیم ریاضی هست. امروز قصد داریم در مورد نقش بازی در درک مفاهیم ریاضی صحبت کنیم.
برنامه درسی سرگرمکننده برای درک مفاهیم ریاضی
ریاضی نباید جدی باشد. یکی از معلمان معتقد است که بازی کلید اصلی درک ریاضیات برای همه سنین است.
مفهوم بازی اغلب به دانشآموزان جوانتر و فعالیتهای تحصیلی کمتر محدود میشود، اما بازی میتواند یک استراتژی مفید در یک حوزه تخصصی باشد: همانند ریاضیات.
ریاضیات به سردی، منطقی و سختگیر بودن شهرت دارد، اما این موضوع برای روح واقعی ریاضی که در تمام این دنیا جریان دارد، اعتبار کافی ندارد.
مهمترین نقش بازی برای درک مفاهیم ریاضی چه زمانی هست؟
بسیاری از ادبیات مربوط به بازی به عنوان یک رویکرد آموزشی مبتنی بر سالهای اولیه یادگیری است، به ویژه در مهدکودک، جایی که یک روش آموزشی پذیرفته شده در نظر گرفته میشود.
کودکان خردسالی که بازی میکنند اغلب به حالتی میرسند که روانشناسان آن را “جریان” مینامد، حالتی گریزان از ذهن که در آن به نظر میرسد زمانی که آنها به شدت روی کاری که انجام میدهند تمرکز میکنند، از بین میرود.
رسیدن به این حالت ایده آل در کلاس به چیزی بیش از آزادی بازی نیاز دارد. معلمان همچنین باید با ایدههای دانش آموزان درگیر شوند و آنها را از طریق مفاهیمی مانند شمارش و اعداد راهنمایی کنند.
ایجاد آزادی در حین ارائه راهنمایی، امکان بازی سازندهای را فراهم میکند، که ذهن دانش آموزان را برای درک بهتر مفاهیم چالشبرانگیز ریاضی باز میکند.
به نظر میرسد میزان بازی در دروس «جدی» مانند ریاضیات با سن دانش آموزان نسبت معکوس دارد، اما لزومی ندارد که اینطور باشد.
روشهای آموزشی ریاضی با کمک بازی و سرگرمی را میتوان مدون و واقعی، دقیق و معتبر ساخت.
ادغام چند بازی برای درک مفاهیم ریاضی
بازی برای انسان غیرقابل مهار است و ما میتوانیم برای یادگیری بازی کنیم. بازی کردن و فکر کردن با هم در تضاد نیستند.
اگرچه بازی معمولاً با متوقف کردن فکر و دادن خود به یک فعالیت سرگرمکننده همراه است، کار بر روی مشکلاتی که حالت سرگرمکننده دارند، باعث میشود سختی و ناراحتی ناشی از مشکل را فراموش کنیم.
نکته: اغلب حدود 30 دقیقه کار برای حل یک مشکل جالب، میزان زمانی هست که ایدهها شروع به تبدیلشدن به راهحل میکنند.
فرهنگی ایجاد کنید که در آن ایدههای ریاضی فقط فرمولهای موجود در صفحه نباشند، بلکه مفاهیمی باشند که باید مورد بحث و استدلال قرار گیرند.
بازی، آموزش ریاضیات را فراتر از حفظ حروفی به درک وسیعتری از ریاضیات سوق میدهد.
دانشآموزان را تشویق کنید تا در هنگام پیشرفت در مشکلات صحبت کنند، فکر کنند، نظر بدهند و تعجب کنند.
ایجاد حس کنجکاوی، حتی برای مفاهیم ساده، دانش آموزان را با شیوهی بازیگوشی، درگیر میکند.
استراتژیهای ساده مانند نوبت گرفتن و صحبت کردن میتواند فرصتهایی برای یادگیری و بازی مشارکتی ایجاد کند.
استفاده از دستورات به عنوان بخشی از روال روزانه کلاس درس میتواند درک مفاهیم ریاضی را سرگرمکننده کند.
به ناشناختهها تکیه کن
ریاضی پر از شگفتی است که میتواند سرگرمکننده و جالب باشد. هیچ راه یا استراتژی واحدی برای حل بسیاری از مشکلات وجود ندارد.
در مورد نحوه فکر کردن و حل مشکلات دانش آموزان خود در صورت بسته بودن بعضی ایدهها، یک ایده جدید را شروع کنید.
پیدا کردن عناصر جدید از یک بازی جدید که به دانش آموزان کمک میکند تا درک خود را از درک مفاهیم ریاضی نسبتا پیچیده، بهبود بخشند.
ممکن است کودک دچار آشفتگی در حل بازی شود. شما باید آشفتگی فرآیند حل مسئله را در کنترل خود بگیرید.
به او بیاموزید که همیشه در اولین بار قرار نیست همهچیز را درست کنیم. اصلاح مسیر، بازنگری و حتی تغییر بازی در درک مفاهیم ریاضی، در برخی مواقع ضروری است.
در حین کار دانش آموزان خود ، نحوه فعالیت آنها را مشاهده کنید. موانع کجاست؟ چگونه با چالشهای خاص کنار میآیند؟
در حین کار به صحبتهای آنها گوش دهید و از چالشهایی که با آن روبرو هستند استفاده کنید، تا به راههای جدید فکر کنید که دانش آموزان ممکن است برای درک مفاهیم ریاضی به چالش کشیده شوند.
راه حلها مهم هستند، اما روند در طول مسیر نیز مهم است. گوش دادن و صحبت کردن با دانش آموزان در حین کار به شما امکان میدهد بازخورد خوبی بدهید و دادههای ارزیابی را دریافت کنید.
بازی و سرگرمی در حین آموزش، فضاهایی را برای تفکر در کودکان ایجاد میکند که در آن معلمان میتوانند دانش آموزان را راهنمایی کنند تا در ایدههای بزرگ و سرگرمکننده ریاضی شرکت کنند.
از روشهای خاص استفاده کنید
وسایل کمکی فیزیکی یا دیجیتالی مانند مکعبهای شگفتانگیز، بلوکهای الگو، و میلههای رابطهای، همگی ابزارهایی هستند که میتوانند به دانشآموزان کمک کنند تا در درک مفاهیم ریاضی بهتر عمل کنند.
معلمان میتوانند از ترکیبی از کارتها، تاسها، یا شمارش اشیاء برای کمک به دانش آموزان در تمرین مهارتهای اساسی خود استفاده کنند.
برای مثال، دانشآموزان کوچکتر میتوانند با انداختن دو تاس و زدن نتایج، حقایق ضرب را تا 6 ضربدر 6 تمرین کنند.
برای دانشآموزان که مهارتهای اعداد پایه را یاد میگیرند، یک روز در هفته را برای تمرین هدفمند با بازیها اختصاص دهید.
ارائه بصری ایدههای ورزشی میتواند سرگرمکننده باشد.
به عنوان مثال، به دانش آموزان یک درپوش برای قوطی یا یکشی گرد دیگر، مقداری نخ و یک متر بدهید تا رابطه بین محیط و قطر را بیابند.
استفاده از آیتمهای فیزیکی یا دیجیتالی، فضایی را برای دانش آموزان فراهم میکند تا با مفاهیم و ایدههای انتزاعی بیشتری بازی کنند.
آزادی محیط بازی فرصتهایی را برای تعامل عمیقتر ایجاد میکند.
همانطور که در سخنرانی خود گفتم، “اجازه دهید بازی کنند. بگذارید صحبت کنند، فکر کنند، حدس بزنند و تعجب کنند. بگذارید بازی کنند.”
بازی ریاضی: نحوه برخورد کودکان خردسال با ریاضیات
تجارب ورزشی کودکان بسیار کوچک باید بر روی بازی آنها و روابط طبیعی بین یادگیری و زندگی در فعالیتها، علایق و سؤالات روزانه آنها بنا شود.
حتی با ورزش هم میتوان شمارش و اعداد را به کودکان آموخت. بهطور مثال، آنها را در دو دسته قرار دهید و با یک بازی خاص سعی کنید تعداد نفرات هر تیم، کموزیاد شود.
در این صورت آنها سعی میکنند تعداد تیم خمد را با برد در هر بخش از بازی ورزشی بیشتر کنند.
این موضوع در تصور ذهنی آنها خواهد ماند و آنها درک بهتری از جمع و تفریق ریاضی، بهدست میآورند.
ریاضیات را در بازی کاوش کنید
کودکان بهطور فعال در بازی شرکت میکنند.
در تعقیب اهداف خود، آنها تمایل دارند با مشکلاتی مقابله کنند که بهاندازه کافی چالشبرانگیز است تا آنها را درگیر نگه دارد، اما کاملاً فراتر از تواناییهای آنها نیست.
چسبیدن به یک مشکل – گیج شدن در مورد آن و برخورد با آن به روشهای مختلف – میتواند منجر به یادگیری قدرتمند شود.
بهعلاوه، زمانی که چندین کودک با یک مشکل مواجه میشوند، اغلب رویکردهای متفاوتی ارائه میدهند، استراتژیهای متفاوتی را موردبحث قرار میدهند و از یکدیگر یاد میگیرند.
این جنبههای بازی میتواند تفکر و یادگیری را در درک مفاهیم ریاضی و همچنین در سایر زمینهها تقویت کند.
کودکان خردسال الگوها و اشکال را کشف میکنند، اندازهها را مقایسه میکنند و اشیا را میشمارند.
اما چند بار این کار را انجام میدهند؟ و این برای رشد کودکان چه معنایی دارد؟
در یک تحقیقاتی که در مورد چند کودک انجام شد و هنگامی که کودکان در طول بازی کاملاً آزاد بودند، 5 دسته از محتوای ریاضی پدیدار شد.
1. طبقهبندی کردن: یک دختر، تمام حشرات پلاستیکی را از ظرف بیرون آورد و آنها را بر اساس نوع حشره و سپس بر اساس رنگ دستهبندی کرد.
2. کنجکاوی در حجم اشیا: وقتی کودکی روزنامهای را به میز دوست خود آورد تا آن را پوشش دهد، او در پاسخ گفت: “این به اندازه کافی بزرگ نیست که میز را بپوشاند.”
3. شمارش (گفتن تعداد کلمات، شمردن، تشخیص فوری تعدادی از چیزها یا خواندن یا نوشتن اعداد): سه دختر از خانواده خود نقاشی کشیدند و در مورد اینکه چند برادر و خواهر دارند و خواهر و برادرشان چند سال دارند بحث کردند.
4. پویایی (قرار دادن چیزها در کنار هم، جدا کردن آنها، یا کنجکاوی در حرکاتی مانند چرخاندن): چند دختر یک گلوله از خاک رس را در یک دیسک صاف کردند، آن را برش دادند و “پیتزا” درست کردند. این یعنی تعداد دقیق را برای ساخت پیتزا بهدست آوردهاند.
5. مکان یا جهت را توصیف یا ترسیم کردن: وقتی دختری یک مبل برای عروسکها کنار پنجره گذاشت، دختر دیگری آن را به مرکز اتاق نشیمن برد و گفت: «مبل باید جلوی تلویزیون باشد».
یادگیری و درک مفاهیم ریاضی در این تحقیقات بسیار جالب بود و اهمیت و نقش بازی در درک مفاهیم ریاضی، چقدر در توانایی کودکان تأثیرگذار هست.
میبینیم که بازی آزاد پایهای غنی برای ساختن ریاضیات جالب فراهم میکند.
این تجربیات روزانه مبنایی برای ریاضیات بعدی است. بعداً بچهها این ایدهها را توضیح میدهند. ما این فرآیند را “ریاضی” مینامیم.
ما تشخیص میدهیم که کودکان به هر دوی این تجربیات اساسی و همچنین فعالیتهای ورزشی خاص نیاز دارند.
بازی کردن رشد ورزشی کودکان را تضمین نمیکند، اما امکانات غنی در مورد مفاهیم ریاضی را ارائه میدهد.
پتانسیل بیشتر زمانی افزایش مییابد که معلمان با درگیر کردن کودکان در فکر کردن و اجرای ایدههای ریاضی با کمک بازی کردن، تشویق کنند.
مربیان یادگیری ریاضیات کودکان را هنگامی که سؤالاتی را مطرح میکنند که باعث شفافسازی، اضافه کردن و توسعه مفاهیم جدید میشود، تقویت میکنند.
نقش بازی بلوکهای ساختمانی در درک مفاهیم ریاضی
مزایای بلوکهای ساختمانی عمیق و گسترده است.
بچهها تواناییهای خود را در ریاضیات، علوم و تفکر عمومی در هنگام ساخت با بلوک افزایش میدهند. نحوه تکامل بلوکهای ساختمانی را در نظر بگیرید.
نوزادان علاقه کمی به چیدن روی هم نشان میدهند. روی هم گذاشتن وسایل از 1 سالگی شروع میشود، زمانی که کودکان درک خود را بهتری از وسایل نشان میدهند.
رابطه “بعدی” در حدود یک سال و نیم ایجاد میشود. در سن دو سالگی، کودکان هر بلوک متوالی را روی یا در کنار بلوکی که قبلاً قرار داده شده بود قرار میدهند.
به نظر میرسد آنها متوجه شدهاند که وقتی بلوکها به این شکل قرار میگیرند، نمیریزند. کودکان شروع به فکر کردن و پیشبینی میکنند.
در سنین 3 تا 4 سالگی، کودکان به طور منظم اجزای عمودی و افقی را در داخل ساختمان میسازند.
وقتی از آنها خواسته شد تا یک برج بلند بسازند، از بلوکهای بلند و عمودی استفاده میکنند.
زیرا علاوه بر طراحی یک برج ایستاده، هدفشان ساختن یک برج بلند و استوار است که ابتدا از یک بلوک به این شکل و سپس چند بلوک دیگر استفاده میکنند.
در سن 4 سالگی، آنها میتوانند از روابط فضایی متعدد استفاده کنند.
ساختمانهای خود را در جهات مختلف و با چندین نقطه کانونی بین بلوکها گسترش دهند و در نحوه ساخت و ترکیب بخشهایی از سازه ایدههای جالبی نشان دهند.
کودکان پیشدبستانی، حداقل در سطح شهودی، از مفاهیم هندسی پیچیدهتری نسبت به تجربه اکثر کودکان در تمام کلاسهای دبستان از طریق بازی گروهی استفاده میکنند.
بهعنوان مثال، یک کودک پیشدبستانی، میتواند ترکیبات مختلفی را با بلوکهای ساختمانی عمودی و افقی و مثلثی انجام دهد و ساختاری متقارن ایجاد میکند.
به یک کودک پیشدبستانی فکر کنید که زیرزمین یک ساختمان را میسازد. دو بلوک بلند را پایین بیاورید و در همان جهت حرکت کند.
سپس سعی میکند با یک بلوک کوتاه از انتهای آن پل بزند. اگر به آن نرسد نوک سعی میکند هم از لحاظ ارتفاع و هم فاصله بین بلوکها، یک تناسب را ایجاد کند.
مانند این بچه کوچک، بسیاری از بچهها به طور شهودی از مفاهیم موازی و عمود استفاده میکنند. پس به نظر میرسد آنها میفهمند که خطوط موازی همیشه یکسان هستند!
در یک چند ما کودک را مشاهده کردهاند که دو بلوک را طوری تنظیم میکنند که فاصله بین آنها برابر با طول یک بلوک طولانی باشد.
آنها تخمین میزنند که به چند بلوک اضافی برای تکمیل سطح نیاز دارند. آنها تخمین زدند که اگر هر یک از چهار اندازه مربع توسط دو بلوک پوشانده شود، به هشت بلوک نیاز است.
ما معلمان ریاضی زیادی را میشناسیم که خوشحال میشوند اگر دانش آموزانشان دیدگاه مشابهی از هندسه، اندازه گیری و اعداد نشان دهند!
ریتم و الگوها
کودکان پیشدبستانی همچنین درگیر الگوهای ریتمیک و موسیقی هستند.
آنها میتوانند الگوهای پیچیدهتر و متفکرانهتری مانند «کف زدن، کف زدن، سیلی زدن؛ کف زدن، کف زدن» را به خوبی انجام دهند.
آنها میتوانند در مورد این الگوها صحبت کنند و الگو را در کلمات نشان دهند.
بچههای مهدکودک از انجام حرکات جدید که مطابق با الگوی یکسان هستند لذت میبرند، بنابراین کف زدن و سیلی زدن به جهش، پرش، تبدیل میشود.
میتوانیم این نوع بازی را یک الگوی AABAAB بنامیم.
کودکان مهدکودک نیز میتوانند این الگوها را با اعداد توصیف کنند. اینها در واقع اولین ارتباط آشکار بین الگوها، اعداد و جبر هستند.
کودکانی که این تجربیات ریتمیک را داشتهاند، به صورت خودآگاه، این الگوها را در ذهن خود بازسازی کرده و در مورد آنها بحث میکنند.
مفاهیم ریاضی را مطرح کنید!
موادی مانند شن و ماسه و خمیربازی فرصتهای زیادی را برای تفکر و استدلال مفاهیم ریاضی فراهم میکند.
معلمان میتوانند مواد پیشنهادی (کوکی برش) ارائه دهند، در بازیهای موازی با کودکان شرکت کنند و نظرات یا سؤالاتی در مورد اشکال و تعداد اشیاء مطرح کنند.
به عنوان مثال، آنها ممکن است چندین نسخه از یک شکل را در خمیربازی با کاتر کوکی درست کنند، یا ماسه یا خمیربازی را به چیزهای مختلف تبدیل کنند.
بازی پازل در درک مفاهیم ریاضی
بازی کودکان با این ابزارها، از جمله ترکیب بلوکهای «مسطح» برای ساختن تصاویر و طرحها و همچنین برای تکمیل پازلها، یک پیشرفت تکاملی در درک مفاهیم ریاضی و سایر دروس را نشان میدهد.
کودکان در ابتدا قادر به ترکیب پازل نیستند.
آنها بهتدریج یاد میگیرند که هم تک تک قطعات و هم “کل” را ببینند و یاد میگیرند که اجزا میتوانند یک کل را تشکیل دهند و جزء باقی بمانند.
در حدود 4 سالگی، اکثر کودکان میتوانند پازلها را با آزمونوخطا حل کنند و با شکلهایی که در کنار یکدیگر قرار گرفته اند، عکس بسازند.
از طریق تجربه، آنها به تدریج یاد میگیرند که اشکال را برای ایجاد اشکال بزرگتر ترکیب کنند.
این به مرور در ذهن آنها تداعی میشود و تصاویر ذهنی از اشکال و ویژگیهای آنها مانند جای درست هر پازل ایجاد میکند.
ساختن مفاهیم با کامپیوتر
تصاویر را میتوان با اشکال با استفاده از بلوکهای ساختمانی اولیه و همچنین اشکال کامپیوتری ساخت.
امروزه کودکان به گوشیهای هوشمند و کامپیوتر دسترسی سریع دارند، و میتوانند با کمک یکسری بازیهای کامپیوتری مربوط به ریاضی، درک مفاهیم ریاضی را خیلی آسانتر درک کنند.
بهعنوان مثال، در هنگام بازی پازل، در ابتدا کامپیوتر تصویر اصلی پازل را نشان میدهد و سپس خود کودک باید با پازلهای ریز، تصویر اصلی را ترسیم کند.
علاوه بر این، کودکان اغلب در مورد کارهایی که در رایانه انجام میدهند بیشتر از زمانی که از مواد دیگر استفاده میکنند صحبت میکنند و توضیح میدهند.
رایانهها میتوانند به روشهای دیگر نیز به آسانتر کردن بازی کمک کنند.
تحقیقات نشان میدهد که فعالیت کامپیوتری در تحریک گفتار مؤثرتر از بازیهای فیزیکی است و همچنین سطوح بالاتری از بازی اجتماعی را تحریک میکند.
همچنین، بازی چندنفره در رایانه و گوشی هوشمند مشابه میزان بازی مشارکتی در بازیهای قدیمی است.
همکاری در بازیهای کامپیوتری میتواند زمینهای را برای شروع و حفظ تعامل فراهم کند که میتواند به بازی در سایر زمینهها نیز به ویژه برای دانش آموزان منتقل کند.
قبل از حل مشکلات بازی کنید
ما دیدهایم که چگونه انواع مختلف بازی باعث تقویت تفکر در درک مفاهیم ریاضی کودکان میشود.
مطالعات همچنین نشان میدهد که اگر کودکان قبل از اینکه از آنها خواسته شود مشکلات را با آنها حل کنند با آنها بازی کنند، موفقتر و خلاقتر هستند.
بهعنوان مثال، یک مطالعه با سه گروه از کودکان 3 تا 5 ساله خواسته شد تا یکشی را با چوبها و رابطهای کوتاه بازیابی کنند.
به یک گروه اجازه داده شد با چوبها و وسایل متصل بازی کنند، به یک گروه آموزش داده شد که چگونه میتوان چوبها را به هم وصل کرد، و از یک گروه خواسته شد تا بدون بازی یا یادگیری قبلی، این کار را انجام دهند.
عملکرد دو گروه اول مشابه بود و نتایج بهتری نسبت به گروه سوم کسب کرد.
اغلب، گروهی که بهسادگی با چوبها و رابطها بازی میکردند، ابتدا مشکل را سریعتر از گروهی که نحوه استفاده از آنها را آموزش داده بودند، حل میکردند.
ریاضیات میتواند ذاتاً برای کودکان جالب باشد. اگر آنها در حین شرکت در بازیهای ریاضی در حال ایده سازی باشند.
ریاضیات را در بازیهای روزمره تقویت کنید
معلمان از ریاضیات در حین بازی با فراهم کردن محیطی آرام و بدون مداخله و کاملاً در زمان مناسب حمایت میکنند.
در اینجا چند کار وجود دارد که میتوانید انجام دهید:
نظارت بر بازی کودکان: وقتی ساختارهای بلوک جدید زیادی در بازی کودکان نمیبینید، ساختمانهایی را که آرایشهای مختلف بلوک را نشان میدهند به آنها نشان دهید.
وقتی بچهها را میبینید که اندازهها را با هم مقایسه میکنند، چیزهای مختلفی را نشان دهید که بچهها بتوانند برای اندازهگیری ساختارشان استفاده کنند، از مکعب گرفته تا رشته و خطکش.
مداخله حساس: یک استراتژی مفید این است که بپرسیم آیا تعامل اجتماعی و تفکر ریاضی درحالتوسعه یا تزلزل هستند.
اگر آنها در حال رشد هستند، فقط مراقب بچهها باشید و آنها را به حال خود رها کنید. بعداً در مورد تجربه با کل کلاس بحث کنید.
بحث کنید و ایدهها را روشن کنید: هر کودک استدلال میکند که جرم ساختمان آنها بیشتر است. ممکن است کودکی در مورد ارتفاع ساختمان و دیگری در مورد عرض ساختمان صحبت کنید.
در مورد اینکه چگونه ساختمانها را به روشهای مختلف بزرگ میبینید، مانند «شما ساختمان بسیار بلندی دارید، و یا ساختمان شما هم بسیار عریض به نظر میرسد» نظر دهید.
زمانهای طولانی را برای بازی برنامهریزی کنید. فراهم کردن محیطها و ابزارهای بازی، از جمله مواد پازلها، بلوکهای ساختمانی و لگوها، که تفکر ریاضی را دعوت میکنند.
کودکان خردسال در بازی خود به استدلال ریاضی و منطقی میپردازند. بهویژه اگر دانش کافی از موادی که استفاده میکنند داشته باشند.
اگر کار قابلدرک و تحریککننده باشد و اگر در زمینه آشنا و راحتی باشد.
جمعبندی نقش بازی در درک مفاهیم ریاضی
ریاضیات را میتوان به طور یکپارچه با بازیها و فعالیتهای مداوم کودکان ادغام کرد.
اما به معلمی آگاه نیاز دارد که محیطی آرام و بدون دغدغه فکری و فشار روانی و بدون استرس ایجاد کند و چالشها، پیشنهادها، تکالیف و زبان مناسب را ارائه دهد.
در کلاسهایی که معلمان نسبت به همه این احتمالات هوشیار هستند، بازی کودکان ذهن آنها را از درک مفاهیم ریاضی زیاد میکند.
دیدگاهتان را بنویسید