نشانه های اعتمادبهنفس پایین در کودک و راه های رفع آن

اعتمادبهنفس پایین در کودک زمانی است که او در مورد اینکه چه کسی است و چه کاری میتواند انجام دهد، اعتماد ندارد.
آنها اغلب احساس بیکفایتی، دوستنداشتن یا نامناسب بودن میکنند. کودک با اعتمادبهنفس پایین دائماً از اشتباه کردن یا ناامید کردن دیگران میترسند.
مسائل مربوط به اعتمادبهنفس میتواند برای سلامتی کودک مضر باشد و بر روابط شخصی و حرفهای او تأثیر منفی بگذارد.
دلایل زیادی برای اعتمادبهنفس پایین در کودک وجود دارد. ژنها، نحوه و مکان بزرگ شدن کودک و سایر شرایط زندگی در آن نقش دارند.
با این حال، یکی از عوامل اصلی اعتمادبهنفس پایین از وضعیت روحی کودک ناشی میشود.
ندای درونی یا افکاری که در سر او وجود دارد، دائماً به کودک میگویند که بهاندازه کافی خوب نیست یا ارزشی در جمع ندارد، حتی اگر شواهدی برخلاف آن وجود داشته باشد.
تفکر منفی به طور کلی با حس ارزشمندی پایین و اعتمادبهنفس پایین در کودک همراه است.
اعتمادبهنفس باید به عنوان یک موضوع مهم در کودکان در نظر گرفته شود، اغلب در ۳ سطح: بالا، متوسط یا پایین میباشد و در تحقیقات تجربی اغلب بهعنوان یک عدد اندازهگیری میشود.
هنگام در نظر گرفتن اعتمادبهنفس در کودکان، توجه به این نکته مهم است که سطوح بالا و پایین میتوانند از نظر عاطفی و اجتماعی برای کودک مضر باشند.
در واقع، اعتقاد بر این است که سطح مطلوب اعتمادبهنفس در وسط قرار دارد.
اعتقاد بر این است که افرادی که در این محدوده کار میکنند از نظر اجتماعی در روابط مسلطتر هستند.
تحقیق تجربی
تحقیقاتی که تا به الآن انجام شده است، تفاوتهای عمدهای را بین افراد با اعتمادبهنفس بالا و پایین نشان داده است.
بهعنوان مثال، کودکان با اعتمادبهنفس بالا بر رشد و بهبود تمرکز میکنند، در حالی که کودک با اعتمادبهنفس پایین بر عدم اشتباه در زندگی تمرکز میکنند.
نشان داده شده است که اعتمادبهنفس پایین در کودک با تعدادی از پیامدهای منفی مانند افسردگی مرتبط است.
شناسایی اعتمادبهنفس پایین در کودک
کودکانی که اعتمادبهنفس پایینی دارند بیشتر از شکست ناراحت میشوند و تمایل دارند که رویدادها را منفی ارزیابی کنند.
به عنوان مثال، آنها اغلب نظرات غیر انتقادی را به عنوان انتقاد بد و از روی تمسخر تفسیر میکنند.
آنها بیشتر احتمال دارد که اضطراب اجتماعی و سطح پایینتری از اعتمادبهنفس شخصی را تجربه کنند.
این، به نوبه خود، تعامل اجتماعی با دیگران را دشوار میکند.
زیرا آنها احساس بیدست و پا بودن، خجالتی، ارزش نداشتن را تجربه میکنند و نمیتوانند در هنگام تعامل با دیگران به اندازه کافی خود را ابراز کنند.
علاوه بر این، افراد با اعتمادبهنفس پایین نسبت به افراد و گروههای درون جامعه، بدبین هستند.
تحقیقات همچنین نشان داده است که اعتمادبهنفس پایین در کودک با افزایش خطر بارداری در نوجوانی مرتبط است.
بیش از ۵۰ صفت برای کودکان با اعتمادبهنفس پایین استفاده شده است، که رایجترین آنها در زیر ذکر شده است:
- گوشهگیر / خجالتی / ساکت
- احساس ناامن بودن
- مجموعه
- رفتار منفی
- ناراضی
- از نظر اجتماعی ناتوان
- عصبانی / خصمانه
- غمگین بودن
- افسرده بودن
- وابسته بودن
- علاقه به تنهایی
- فاقد عزت نفس مثبت
- ارتباطات ضعیف
- عمل نکردن
نشانههای اصلی اعتمادبهنفس پایین در کودک
چندین نشانه وجود دارد که نشان میدهد ممکن است شما یا کسی که میشناسید اعتمادبهنفس پایینی داشته باشید.
علائم اعتمادبهنفس پایین در کودک عبارتاند از:
حساسیت به انتقاد
اگر اعتمادبهنفس پایین در کودک خودتان مشاهده کردید، ممکن است نسبت به انتقاد، هم از جانب دیگران و هم از جانب خودتان، حساستر باشید.
کودک احساس میکند که این موضوع فقط نقصهای او را آشکار میکند و نشاندهنده این موضوع هست که نمیتواند هیچ کاری را درست انجام دهد.
کنارهگیری اجتماعی
رد دعوت برای رفتن به یک مهمانی یا ملاقات با دوستان، لغو برنامههای برنامهریزیشده در آخرین لحظه و به طور کلی عدم تمایل به بودن با دیگران از نشانههای اعتمادبهنفس پایین در کودک است.
ممکن است هیچ تمایلی به گفتگو یا صحبت در مورد زندگی خود نداشته باشد. زیرا این فقط به افسردگی و اضطرابی که قبلاً دارد میافزاید.
خصومت
برای فردی با اعتمادبهنفس پایین، مهاجم یا پرخاشگر نسبت به دیگران یک مکانیسم دفاعی است.
اگر احساس میکنید در شرف افشاگری یا انتقاد هستید، حمله به هرکسی که ممکن است از شما انتقاد کند، میتواند نشانهای از اعتمادبهنفس پایین در کودک باشد.
فکر بیشازحد به مشکلات
نگرانی دائمی در مورد مشکلات، برای کودکی که اعتمادبهنفس پایینی دارد، زمان زیادی میبرد.
ممکن است برای او مشکل باشد که به مشکلات دیگران کمک کند، یا با آنها همدلی کند. زیرا درگیر مشکلات خودش هست.
او دوست دارد تا به دیگران کمک کند. اما از ترس اینکه بهاشتباه به او ضرر بزند، کاری را انجام نمیدهد.
علائم فیزیکی
طبق بررسیهایی که انجام شده است، اعتمادبهنفس پایین در کودک منجر به مشکلات روحی و جسمی مانند افسردگی، اضطراب و از دست دادن اشتها میشود.
همچنین میتواند منجر به عادات ناسالم مانند استعمال دخانیات، سوءمصرف الکل یا سوءمصرف مواد شود.
اعتمادبهنفس پایین در کودک
لازم به ذکر است که بهطور متوسط، اعتمادبهنفس در دوران کودکی نسبتاً بالا هست.
با این حال، تفاوتهای فردی وجود دارد و برخی از کودکان از احساس پایین بودن اعتمادبهنفس پشیمان هستند.
اعتمادبهنفس پایین در کودک با تنبیه بدنی و خودداری والدین از عشق و محبت به فرزند بسیار مرتبط است.
در این صورت افراد تنها زمانی توجه مثبت را از اطرافیان نزدیک خود دریافت میکنند که به شیوه خاصی و بر طبق اصول رفتاری آنها، رفتار کنند.
این موضوع به کودک این نکته را تقویت میکند که او تنها زمانی بک فرد ارزشمند است، که به شیوهای خاص رفتار کند.
کودکان با اعتمادبهنفس پایین به راهبردهای مقابلهای معکوس مانند قلدری، ترک سیگار، تقلب، اجتناب و غیره، متکی هستند.
اگرچه همه کودکان برخی از این رفتارها را گاهی از خود نشان میدهند، اما وقتی این رفتارها به طور منظم ظاهر میشوند، اعتمادبهنفس پایین در کودک به شدت نشان داده میشود.
از نظر اجتماعی، کودکانی که اعتمادبهنفس پایینی دارند، میتوانند گوشهگیر یا خجالتی باشند و برای آنها سرگرمی و بازی در کنار دیگران، دشوار است.
اگر چه آنها ممکن است دایره وسیعی از دوستان داشته باشند، اما بیشتر در معرض فشارهای گروهی قرار میگیرند و بیشتر مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.
در مدرسه از امتحان چیزهای جدید اجتناب میکنند و بهراحتی تسلیم میشوند.
اعتمادبهنفس پایین در نوجوانان
امروزه با توجه رفتارهای زننده نوجوانان، شاهد هستیم که اعتمادبهنفس در دوران نوجوانی بهشدت رو به کاهش است.
اگرچه پسران و دختران در دوران کودکی سطوح مشابهی از اعتمادبهنفس را گزارش میکنند، شکاف جنسیتی در نوجوانی ظاهر میشود و پسران نوجوان اعتمادبهنفس بالاتری نسبت به دختران نوجوان دارند.
به نظر میرسد دخترانی که اعتمادبهنفس پایینی دارند، بیشتر مستعد تصورات ایده آل از بدن خود هستند که در رسانههای غربی از طریق روشهایی مانند مدلهای ایربراش روی جلد مجلات حضور مییابد.
خانواده چگونه بر اعتمادبهنفس پایین در کودک تأثیر میگذارد
تجربیاتی که در دوران رشد دارند، و شاید روابط فعلی کودک با اعضای خانواده، همه بر اعتمادبهنفس او تأثیر میگذارند.
بهعنوان یک کودک، شما برای هر اتفاقی در کنار او بودید. در حالی که ذهن او همیشه برای کارهای جدید بسیار آسیبپذیر بود.
شما اختیار و کنترل بر بیشتر چیزهایی که در زندگی کودک شنیده، دیده و تجربه کرده است را داشتهاید.
وارد ماشین زمان ذهنی خود شوید و تصور کنید که در حال مشاهده اتفاقات گذشته خود و کودکتان هستید.
- چه رفتار محبتآمیزی را در مورد کودک خود تجربه کردهاید؟
- چقدر او را موردتوجه نوازش و آغوش قرار دادهاید؟
- چه زمانی به خاطر کارهایی که به خوبی انجام داده است او را مورد تحسین قرار دادهاید؟
- آخرین باری که محبت کردید کی بود؟
وقتی والدین برای فرزندان خود ارزش قائل میشوند و آنها را به سمت نقاط قوت خود هدایت میکنند، بهطور طبیعی فرزندانشان اعتمادبهنفس و احساس قدردانی پیدا میکنند.
چه چیزی به شما در این مسیر کمک کرد؟
از سوی دیگر، برخی تجربیات در خانواده میتواند منجر به کاهش اعتمادبهنفس شود.
با تأمل در جملات بالا، میتوانید ببینید چه تجربیاتی داشتهاید که منجر به احساس اعتمادبهنفس پایین در کودک شما شده است.
در اینجا برخی از تجربیات خانوادگی که منجر به اعتمادبهنفس سالم میشود آورده شده است:
- دریافت بوسه و آغوش
- مؤدبانه با او صحبت شود
- گوش دادن به حرفهای بچه گانه کودک
- موردستایش قرار گرفتن
- انتظارات بالا و دستنیافتنی نداشته باشید
- تلاش در طول زمان نتیجه میدهد، بنابراین موانع وجود دارند
- شکست برای همه اتفاق میافتد، پس ناامیدی رخ میدهد
- از کسی که هست قدردانی کنید
- توجه و مراقبت را دریافت کند
از سوی دیگر، تجارب خانوادگی زیر منجر به اعتمادبهنفس پایین در کودک میشود:
- خیلی سخت منظم باشد
- والدین فریاد میزنند و دستور میدهند
- نادیده گرفتن صحبتهای کودک
- او را دستکم میگیرید و میگویید همه کارها را اشتباه انجام میدهید
- انتظارات بالا اما غیرممکن داشتن والدین
- میگویند شانس یا شانس نتیجه میدهد، پس درماندگی نتیجه است
- به او گفته میشود که اگر شکست بخورد، کودک زرنگی نیست
- منفی بودن با خواهر و برادر یا سایر کودکان
- بیتوجهی از نگاه دیگران
اکنون به تجربیات خود با کودک فکر کنید، احتمالاً خواهید دید که معمولاً، اما نه همیشه، یکسری تجربیات را میتوان بهعنوان مثبت یا منفی طبقهبندی کرد، و بسته به اینکه در چه زمان و مکانی بودهاند، یک حس سالم یا بد را داشتهاند.
در هر صورت، این احساس میتواند به بزرگسالی نیز منتقل شود و باعث شود که نظر شما در مورد خودتان یک موفقیت یا شکست تلقی شود.
به نکات قبلی در مورد اینکه چگونه تجربیات در خانواده شما میتواند اعتمادبهنفس سالم یا اعتمادبهنفس پایین ایجاد کند، نگاه کنید.
یک دفترچه تهیه کنید و تمام کارهایی را که به خاطر میآورید و در خانواده انجامشده و به کودک در ایجاد اعتمادبهنفس سالم کمک میکند، در یک صفحه یادداشت کنید.
سپس تمام چیزهایی را که به خاطر میآورید و منجر به اعتمادبهنفس پایین کودک میشوند، در یک صفحه یادداشت کنید.
- کدام لیست طولانیتر است؟ تجربیاتی که بیشترین تأثیر را داشتهاند را بنویسید.
- به والدین خود یا افرادی که شما را بزرگ کردهاند فکر کنید. گفتههای موردعلاقه آنها چیست؟
- در رابطه با وقایع روزمره بارها و بارها چه چیزهایی میگفتند؟
زبان دوران کودکی خود را در دفترچه یادداشت خود بنویسید تا باورهایی را که به شما منتقلشده است را شناسایی کنید.
ممکن است وسوسهانگیز باشد که در دام سرزنش والدین یا افراد دیگری از گذشته خود بیفتید.
این نشان میدهد که نوع تربیت شما در قبال کودکتان برگرفته از تربیت والدین خودتان هست.
مقابله با اعتمادبهنفس پایین
بهبود اعتمادبهنفس: ۸ نکته حرفهای
به عبارت ساده، اعتمادبهنفس احساسی است که شخصی نسبت به خود و تواناییهایش دارد.
این عامل میتواند تأثیر بسیار زیادی بر زندگی کودک و خود شما نیز داشته باشد، خواه زیاد باشد، پایین باشد، یا جایی در میان این دو عدد.
درک این نکته مهم است که هیچکس با اعتمادبهنفس بیحد و حصر متولد نمیشود.
اگر فکر میکنید که کودکان والدین دیگر، اعتمادبهنفس فوقالعاده بالایی دارند، به این دلیل است که آنها به خوبی روی کودکشان تمرین کردهاند.
به این معنی که شما نیز قادر به بالا بردن سطحی از اعتماد به نفس در کودک هستید.
اعتمادبهنفس پایین میتواند نه تنها بر رفتار کودک، بلکه بر آنچه در آینده در زندگی و کار خود بهدست میآورد نیز تأثیر بگذارد.
جمله معروفی که همیشه هر پدر و مادری به فرزند خودش میگوید: اگر “به خود و تواناییهای خود اعتماد و اطمینان داشته باشید، حتی سختترین مشکلات و موقعیتها را میتوان حل کرد.”
حالا برای بهبود اعتمادبهنفس و داشتن یک کودک سالم، ۸ نکته را دنبال کنید:
۱) منتقد درونی او را کنترل کنید.
بهترین مکان برای شروع افزایش اعتمادبهنفس، یادگیری نحوه برخورد و جایگزینی با صدای منتقد درونی در کودک است.
این ندای درونی، افکار مخرب را در ذهن او زمزمه میکند و یا فریاد میزند.
برخی از مثالها عبارتاند از:
“من تنبل و کثیف هستم، اصلاً حوصله خودم را ندارم.”
“من اصلاً در کار خود خوب نیستم و والدین قرار است او را تنبیه کنند. من بدتر از این هم هستم.”
اگر دقت کنید متوجه این جملات در کودک خود خواهید شد. راهحل آن را در بخش پایین توضیح خواهیم داد.
۲) از عادات انگیزشی سالم استفاده کنید
برای تضعیف آن منتقد درونی و در عین حال انگیزه دادن به کودک برای اقدام و افزایش اعتمادبهنفس، داشتن عادات انگیزشی سالم قطعاً به این امر کمک میکند.
روی انجام کاری که واقعاً دوست دارد تمرکز کنید. انگیزه انجام آن کار بهطور خودکار در او به وجود میآید.
علاوه بر این، وقتی واقعاً چیزی را در زندگی میخواهد، رها کردن هر مقاومت درونی، آسانتر میشود.
۳) تکنیک استراحت ۲ دقیقه
مکث برای قدردانی و تعریف کردن از خود “یک عادت بسیار ساده و سرگرمکننده است.
و اگر هر روز به مدت یک ماه فقط دو دقیقه از آن استفاده کنید و به کودکتان این جملات را بگویید، میتواند تفاوت بزرگی در زندگی او ایجاد کند.”
کاری که انجام میدهید این است: به او بگویید نفس عمیق بکشد و این سؤال را از او بپرسید: سه چیز که میتواند در مورد خودش قدردانی کند چیست؟
این استراحتهای کوتاه نه تنها باعث ایجاد اعتمادبهنفس طولانیمدت میشوند، بلکه میتوانند باعث تغییر منفی به مثبت نیز شوند.
۴) سه چیز را که برای خود ارزش قائل هستید بنویسید.
این یک نوع عادت متفاوت است که در بالا در مورد آن ذکر کردیم، و ترکیب این دو مورد میتواند برای افزایش بیشتر اعتمادبهنفس کودک بسیار کارآمد باشد.
۵) کمال را جایگزین کنید.
چند عادات فکری میتوانند در زندگی روزمره به اندازه ایده آل گرایی مخرب باشند.
میتوانند کودک شما را از لحاظ روانی فلج کنند، او ممکن است بترسد که توسط دیگران اندازهگیری شود.
بنابراین کارهایش را به تعویق میاندازد و به نتایجی که میخواهد هیچوقت نمیرسد.
به او یاد دهید که سعی کند وقتی به مشکلی برخورد کرد باید با خودش مهربان باشد.
۶) با دیگران مهربانتر باشد.
بهطور معمول خود شما هم وقتی با دیگران مهربانتر هستید، تمایل دارید با خودتان هم همین رفتار را داشته باشید و به روشی مهربانتر در مورد خود فکر کنید.
و نحوه رفتار شما با دیگران همان رفتاری است که آنها در درازمدت با شما رفتار میکنند.
بنابراین، روی مهربان بودن در زندگی روزمره خود تمرکز کنید.
به او یاد دهید که بهطور مثال: در را برای نفر بعدی باز کند؛ زمانی که دوست یا یکی از اعضای خانواده بیانگیزه هستند، او به فکر تشویق کردن او باشد و در کارهای او، کمک کند.
۷) از افتادن در دام مقایسه دست بردارید.
هیچچیز خوبی از مقایسه خود با دیگران به دست نمیآید: «وقتی زندگی، خود و آنچه را که دارید با دیگران مقایسه میکنید، عادت مخربی در دستان خود دارید. زیرا هرگز نمیتوانید برنده شوید.
همیشه کسی وجود دارد که بیشتر یا کمتر داشته باشد.
همیشه افرادی در مقابل کودک شما دارای اعتماد به نفس بیشتر و یا کمتر هستند، پس این عادت مقایسه کردن او با دیگران را با چیز بهتری جایگزین کنید.
بهجای آن نگاه کنید کودکان همسن او تا کجا پیش رفتهاند. کودک را با خودش مقایسه کنید. به او بیاموزید که فقط روی خودش تمرکز کند، نه روی نتایج دیگران.
۸) اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که از شما حمایت میکنند.
صرف زمان کمتر با افراد مخرب برای بهبود اعتمادبهنفس شما حیاتی است.
حتی اگر روی مهربانتر بودن با دیگران (و خودتان) و جایگزین کردن عادت کمالگرایی تمرکز کنید، حفظ اعتمادبهنفس شما دشوار خواهد بود.
به او آموزش دهید که در مدرسه و در جمع دوستان، زمان کمتری را با افرادی بگذراند که عصبی و کمالگرا هستند، نامهربان هستند یا از کارهای او حمایت نمیکنند.
وقت بیشتری با افراد مثبت و نشاطبخش داشته باشید.
نکات دیگری برای غلبه بر اعتمادبهنفس پایین کودک
با حمایت مناسب، طرز فکر و تغییر رفتار میتوانید بر اعتمادبهنفس پایین کودک غلبه کنید.
با این مراحل شروع کنید تا اعتمادبهنفس او را بهبود بخشید:
شرایط و موقعیتهای آزاردهنده را شناسایی کنید
لحظهای به شرایط و موقعیتهای خاصی در زندگی او فکر کنید، شاید کارهایی باشد که بتواند اعتمادبهنفس کودک شما را کاهش دهد.
این کارها میتواند ارائه یک بازی جذاب، صحبت در جمع خانواده و کمک گرفتن از او، اینها میتواند به او کمک کند تا حس ارزشمندی بیشتری دریافت کند.
از افکار و عقاید او آگاه باشید
بعد از اینکه زمانهایی در زندگی کودکتان او اعتمادبهنفس پایین را تجربه کرده است شناسایی کردید، افکار او را مورد ارزیابی قرار دهید.
در مورد افکار او حتماً با یک متخصص مسائل کودک صحبت کنید و با او در میان بگذارید.
چطور اتفاقی که افتاده را توضیح میدهد؟
صحبت کردن در مورد اتفاقات میتوانند جنبههای نگاه مثبت، منفی یا خنثی را در مورد کودتان نشان دهد.
توجه کنید که او بر اساس واقعیتها یا ایدههای غیرمنطقی و نادرست و خیالی کارهای خودش را توجیه میکند.
اگر لحظهای به آنچه او میگوید توجه کنید، متوجه میشوید که او آیا بدون ترس واقعیت را میگوید و یا با ترس از شما مجبور به گفتن واقعیت به شکل نادرست هست.
افکار منفی یا نادرست در مورد تربیت فرزند را به چالش بکشید
مهم است که از خود بپرسید که آیا افکار شما با حقایق امروز جامعه و کودک و نوجوانان امروزی، سازگار است یا خیر؟
ممکن است بهانههای دیگری مانند چرا ما اینقدر خوب تربیت شدیم و مثالهای دیگری مانند اینگونه افکار داشته باشیم.
گاهی اوقات جدا شدن از باورهای عمیقی که بخشی از واقعیت شما شدهاند ممکن است سخت باشد.
باید بدانید برای غلبه بر هرگونه پیشفرض منفی در مورد تربیت کودک، زمان و صبر لازم هست.
طرز فکر خود را در مورد تربیت کودک تغییر دهید
شما توانستهاید زمانهایی را شناسایی کنید که ضربهای به اعتمادبهنفس کودک خودتان وارد کردهاید.
شما نسبت به چگونگی و چرایی افکار و احساسات خود در مورد تمام موارد بالا خودآگاه شدهاید.
اکنون میتوانید یک قدم بهعقب بردارید و آن افکار و احساسات در مورد تربیت کودک را تجزیهوتحلیل کنید.
شما اکنون این قدرت را دارید که الگوهای تفکر خود را تغییر دهید تا اعتمادبهنفس کودک را افزایش دهید.
به یاد داشته باشید که فکر کنید و احساس امیدواری کنید، روی جنبههای مثبت فرزندتان تمرکز کنید.
درنهایت به او بیاموزید که با خیال راحت خودش را ببخشد. هیچکس کامل نیست و همه اشتباه میکنند.
دیدگاهتان را بنویسید